منوچهر والیزاده جای شخصیتهایی چون تام کروز، نیکلاس کیج، تام هنکس، ویل اسمیت، ادی مورفی، جان تراولتا، بن استیلر، آدام سندلر، جیم کری، رابرت دنیرو ( در فیلمهای پدرخوانده 2 و شکارچی جدید)، تونی کرتیس، راسل کرو، جییون استاتهام، اندی گارسیا، جانی دپ ، آنتونیو باندراس و... صحبت کرده است.
- بسیاری از همکاران شما ملاکهای فراوانی را برای یک دوبلور موفق ارائه میدهند از جمله صدا و قابلیتهای اجرای حس و... . برخی از اساتید گویندگی تنها صدا را اصل میدانند و برخی برخورداری از یک صدای خاص را تنها راه موفقیت در این حرفه نمیدانند. شما بهعنوان کسی که سالها در این عرصه حضور دارید سهم هر یک از موارد ذکر شده را تا چه حد میدانید؟
به زور و اجبار نمیتوان دوبلور شد.باید دوبلور جنم لازم را داشته باشد.بارها گفتهام 2ویژگی بیان و صدای خوب در کنار یکدیگر نتیجه مناسب میدهند. این مثل آن است که من بخواهم به اجبار خواننده شوم. یک خواننده باید صوت الهی داشته باشد. به صرف اینکه من از صدای فلانی خوشم میآید که نمیتوانم خواننده شوم.مقوله گویندگی هم اینگونه است و با اصرار و زور نمیتوان گوینده شد.
- از نظر شما دو عنصر صدا وبیان امر مهم در گویندگی محسوب میشوند. آیا هوش و استعداد در این میان نقشی ندارند؟
فراگیری اولیه بسیار مهم است. هر کاری ابتدا مشکلات خاص خودش را دارد. در کار دوبله گویندگان متنوعی به لحاظ کیفیت در کار وجود دارد. این اتفاقی است که در همه صنوف پیش می آید.ممکن است دوبلوری از صدای خوبی برخوردار باشد، اما بیان درستی نداشته باشد یا برعکس. اگر دوبلوری نتواند از خودش جنمی نشان دهد در همان حدی که قرار دارد خواهد ماند. نمونههایی از این دست در دوبلورهای بسیار داریم.
- البته به جز توانایی آدمها عشق به کار هم مطرح میشود؛ نکتهای که باعث میشود، افراد با وجود تمام مشکلات در عرصه دوبله بماند و حتی جایگزین استعداد باشد.
درست است تمام اینها بازمیگردد به آن عشق؛ بهعنوان مثال درخصوص رادیو باید بگویم که رادیو به لحاظ مالی درآمد و حقوق خوبی ندارد ولی من بسیار از این کار خوشم می آید. به قدری محو کار گویندگی شدهام که باورش برای خودم و دیگران سخت است.در گویندگی هم عشق است که مرا نگه داشته است.اما درخصوص استعداد باید بگویم که شاید فردی با معرفی به دو یا چند مدیر دوبلاژ بتواند رلهای اول و مهم چند فیلم را بگوید اما این خود فرد است که باید بتواند تواناییاش را اثبات کند و به مدارج بالاتر برسد، کسی در این کار با زور پارتی بهجایی نرسیده است.
- برخی معتقدند که دوبلورهای قدیم شرایط را بهگونهای ساختهاند تا راه برای حضور جوانان علاقهمند و مستعد هموار نباشد.
این صحبتها همیشه مطرح بوده است، ولی باید دید نگاه جوانها و قدیمیها در این باره چیست.جوانها میگویند دوروبر قدیمیها نروید چون راه ورود را بستهاند و برایتان میزنند.اما این حرفها واقعیت ندارد.اساساً مگر میشود راه ورود و فعالیت در کارهای هنری را بست؟ اگر یک نقاش کارش را بلد باشد اگر همه سد راهش باشند باز هم میتواند پلکان ترقی را طی کند. من ترس و واهمهای از حضور دوبلورهای جوان ندارم.جالب است اکنون دوبلورهای جوانی که 7 یا 8 سال است وارد دوبله شدهاند از ورود دوبلورهای جوانتر ناراحت هستند.
- با توجه به اینکه عیار هر کسی در کار مشخص میشود و هر کسی جایگاه خودش را دارد، با این حساب تکلیف افرادی که با تقلید صدای افراد معروف وارد این عرصه شدند چیست؟
خداوند به هر کسی صدای خاصی داده است.کسی نمیتواند جای کس دیگری را بگیرد. مگر من توانستم جای خدا بیامرز ناظریان و مقبلی را بگیرم؟ مگر کسی میتواند جای یاکیده و زی نوری را بگیرد؟ ممکن است، کسی بتواندجای من یا افراد دیگر زیباتر صحبت کند و کار را دوبله کند اما میخواهم بگویم که کسی با تقلید کردن، کارش را پیش نبرده است و تقلید باعث نمیشود که کسی جای کس دیگری را بگیرد.در این کار هیچگاه کپی برابر اصل نمیشود.تا زمانی که اصل وجود دارد کسی در پی صدای مشابه نمیرود.
- در دوبله ما با صدا، لحن، حس و بیان روبهرو هستیم.به عبارت دیگر باید گفت در دوبله ما با هنرپیشهای سرو کار داریم که چهرهاش را نمیبینیم.با این حساب آیا لازم است که گویندگان کلاسهای بازیگری بگذرانند. به عبارت دیگر تنها صدای زیبا کافی است؟
معتقد هستم در دوبله تنها داشتن صدای قشنگ کافی نیست.همیشه به جوانها گفتهام که نگذارید کسی به شما بگوید که چه صدای قشنگی دارید. کاری کنید که مخاطبانتان بگویند که چقدر خوب این نقش را گفتید. اگر این حرف را به شما گفتند موفق شدهاید.در دوبله صدای قشنگ زیاد است اما حس درست و خوب، مهم و تعیینکننده است. اگر رلی را درست و با حس دقیق بگویی بیشک صدایت هم زیبا خواهد شد.
- جنس و شخصیت صدای شما به صدای آدمهای مثبت و بهخصوص در قاب شخصیتهای جوانی مانند تام کروز، تام هنکس و جیم کری نشسته است. این خصیصهای است که خواسته یا ناخواسته بر جنس صدای شما نشسته و جایگاه شما را در دوبله تعریف میکند.میخواهم بدانم حاضرید نقشی را بپذیرید که این خصایص را نداشته باشد؟
همانطور که پیش از این گفتم هرکسی در دوبله جایگاه خودش را دارد. این جایگاه در طول سالها برایش تعریف شده است و زمانی که این جایگاه را یافت و در مسیرش قرار گرفت قطعا راه درست را پی میگیرد.صحبت شما درست است من از زمانی که وارد کار دوبله شدم جای جوانهای 17، 18 و 20 سالهای مانند تاهانتر یا رابرت واگنر صحبت کردم. زمانی که در این راه و خط افتادم دیگر چارهای جز حرکت در این راه نداشتم.
در کارهایم همواره میکوشم تا حداقل 50 درصد حس و حال آن هنرپیشه را دربیاورم. اگر چنین اتفاقی نیفتد، قطعا من در کارم موفق نیستم. روزی قرار شد نقش ویل اسمیت را بگویم، حس خوبی نداشتم. باور کنید گویندگی جای این بازیگر کار سختی است اما تصمیم گرفتم این کار را انجام بدهم پس وقتی وارد استودیو شدم همه چیز را فراموش کردم و بهخودم گفتم که باید این رل را در بیاورم. چون سالها پیش آقای کسمایی به من گفته بود که من جنم این کار را دارم و باید بمانم. ولی باید اعتراف کنم که هیچ وقت از صدای خودم خوشم نیامده است.
- شاید این یک اصل درباره صدای ضبط شده باشد زیرا هرکسی که صدای ضبط شده خودش را میشنود نسبت به آن حس خوبی ندارد.
البته سعی میکنم صدایم را در فیلمهای مختلف بشنوم تا متوجه اشتباهات و نقاط ضعف و قوت خودم بشوم. گاهی اوقات هم آرزو میکنم یک فیلم را دوباره دوبله کنم تا اشتباهاتم را اصلاح کنم.متأسفانه بعضیها بهخاطر نمرات کاذبی که به آنها داده میشود بهخودشان غره میشوند.بهنظر من در کار هنر نمره اصلی را مردم میدهند.اگر مردم در جایگاه مخاطب و شنونده نباشند کارهای ما هیچ ارزشی ندارد.چون همه تلاشهای ما برای این است که مردم و مخاطبانمان از کارمان استقبال کنند.
- بهخاطر صدای جوان و آرامشبخشی که شما دارید همواره در رلهای مثبت درخشیدهاید.به همین خاطر تعداد رلهای منفی شما به نسبت رلهای مثبت و ماندگارتان بسیار کم است.
بله.اما رلهای منفی خوبی را در پرونده کاریام دارم.متأسفانه به مخاطبان مان قبولاندهایم که برای رلهای منفی باید از صداهای کلفت و بم و خشن استفاده کرد. مدیران دوبلاژ میکوشند تا صداهایی را انتخاب کنند که بر چهره بازیگر بنشیند.یکی از دلایل ضعف دوبلهها هم به این مسئله بازمیگردد؛ یعنی صداها جای درستی ننشستهاند. برخی از مردم که مرا میبینند از وجود صداهای جدید و نامانوس گله میکنند اما من به آنها میگویم این صداها باید بهتدریج پخته شوند تا جایگزین ما شوند. از اینرو زمان لازم است تا صداهایشان به گوش شما آشنا شود.